اصول همسايگي عروس و مادرشوهر
اصول همسايگي عروس و مادرشوهر
همزيستي مسالمت آميز با خانواده همسر
«چند سالي است که احمد را ميشناسم، او همکارم است. يک سال و دو ماه هم هست که با هم نامزد شديم اما هنوز به دليل مشکلات مادي نتوانستيم عروسي بگيريم و برويم سرخانه و زندگي خودمان. اوضاع مالي پدرشوهرم بد نيست و از همان اول هم گفت واحد طبقه سوم خانهشان را آماده کرده تا وقتي پسرش ازدواج کرد آن را از مستأجر بگيرد و به پسرش بدهد...
او مرد خوبي است و دلش ميخواهد به ما کمک کند تا اول زندگي کرايه خانه ندهيم. ميگويد تا 5 سال اجازه ميدهم اينجا بنشينيد و بعد از آن نوبت ميرسد به پسر دومم که دامادش کنم. به نظرم ايده خوبي است اما مادر و پدرم و بقيه دوستان ميگويند اگر قبول کني بدبخت ميشوي و اين نوع زندگي کردن فرقي با زندگي در خانه مادرشوهر ندارد. شايد همسايه آنها باشي اما بايد دور زندگي مستقل را خط بکشي. روزها ميگذرد و ما هر چه تلاش ميکنيم نميتوانيم پول رهن و اجاره را خودمان فراهم کنيم. شما به من بگوييد کدام راه را انتخاب کنم چون احمد انتخاب را به عهده خودم گذاشته است.»
آنچه خوانديد خلاصهاي از ايميل خانم سحر است. شما چه نظري داريد؟ اگر جاي سحر بوديد، چه ميکرديد؟ اگر جاي احمد بوديد و قرار بود مادر و پدر همسرتان يکي از واحدهاي آپارتمانشان را به شما بدهند، چطور؟ اجازه بدهيد پاي صحبتهاي خانم بهرامي، مشاور بنشينيم تا از نظر علمي نگاهي به اين موضوع بيندازيم.
سلامت: راهحلي که در اينگونه موارد پيشنهاد ميکنيد، چيست؟
اجازه بدهيد قبل از اينکه براي اين خانم راهحل بدهم روي سخنم را به والدين اين جوانها داشته باشم و بگويم نبايد قبل از شروع زندگي، از خانواده همسر براي دختر و پسر جوانتان يک غول بسازيد. شايد ندانسته اين کار را انجام بدهيد اما همين حرفهايي که ميزنيد، ميتواند رابطه آنها را از ابتدا خراب کند. چرا به جاي اين به دختر يا پسرتان نميگوييد از اين پس مادر او مثل من و پدرش مانند پدر توست. آنها براي شما هر آنچه خوبي است ميخواهند و همسايگي با خانواده همسر ميتواند کلي محاسن داشته باشد. نبايد سنگ بناي رابطه را بر پايههاي غلط استوار کنيد. شما الگوي فرزندان?تان هستيد حتي اگر آنها ميگويند اينطور شنيدهاند که همسايگي با خانواده همسر چه مادرزن چه مادرشوهر بد است به آنها يادآور شويد که اين سکه دورو دارد و بايد از اول تکليف خودتان را روشن کنيد که ميخواهيد چگونه رفتار کنيد. جوانترها معمولا آن نقطههاي روشن را نميبينند و فقط به دخالتهاي احتمالي خانواده همسر نگاه ميکنند. آنها اغلب نميبينند که در اين همسايگي ميتوانند از بودن کنار هم لذت ببرند. وقتي هر دو خسته از سر کار برميگردند و مادرشوهر مهربان براي آنها غذا آماده کرده است، چه اشکالي دارد که آنها هم يک روز از گردششان بزنند و آنها را به دکتر برسانند تا آنها کمردرد يا مشکل قلبيشان را چکاپ کنند. شما به عنوان والدين بايد کمک کنيد اين فرهنگسازي نهادينه شود که دو همسايه بايد تکليف خود را با هم روشن کنند. اگر دلشان ميخواهد مدام با هم مراوده داشته باشند لاجرم بايد بپذيرند مداخلههايي هم ايجاد ميشود. البته ميتوان با مهارت خاص اطلاعات خانه خود را حفظ کرد و اجازه نداد اين رفتوآمدها استقلال آنها را بگيرد.
سلامت: پس اگر شما به جاي مادر و پدر سحر بوديد پيشنهاد پدر احمد را ميپذيرفتيد و خوشبينانه به دخترتان کمک ميکرديد تا زندگي خوبي داشته باشد؟
نميتوانم بدون اينکه با اين خانواده صحبت کنم خودم را جاي آنها بگذارم اما مطمئن هستم اين حرفهايي که به اين جوانها گفتهاند را مطرح نميکردم. متاسفانه بسياري از خانوادهها در آغاز زندگي مشترک بر سر موارد گذرا و بياهميتي مانند خريد عروسي، کفش و لباس، مرزهاي احترام يکديگر را ميشکنند و به جاي تصوير اوليه محبت و دوستي گله و شکايت به راه مياندازند. بايد ديد آيا اين دو خانواده صميميت و احترام يکديگر را حفظ کردهاند يا آن را خدشهدار کردهاند. والدين بايد بدانند صميميت دو خانواده خيلي مهم است و روي صميميت و خوشبختي بين زن و شوهر تاثير مستقيمي دارد. هميشه رفتار مادر و پدر خانواده به بچهها سرايت ميکند پس بايد کمک کنيم روابط صميمي و صميميتر شود. ميتوان با لحن خوب و محترمانه به خانواده شوهر گفت اگر قرار است به بچهها کمک کنيد ميتوانيد آن خانه را رهن و اجاره بدهيد و معادل آن را به بچهها کمک کنيد تا براي خود خانهاي در جايي ديگر بگيرند که در نزديک محل کارشان باشد. منتها در اين پيشنهاد بايد لحن محبت و صميميت موج بزند و با حالت پيشنهاد مطرح شود.
سلامت: از اين گذشته آيا همسايگي با خانواده همسر مساوي است با دخالت آنها در زندگيمان؟
نه، اصلا اينطور نيست. اين نکته را به ياد داشته باشيد «ما خودمان به مردم ميگوييم با ما چه رفتاري داشته باشند» رفتار و لحن کلام ما هر طور باشد به طرف مقابل اين پيام را ميدهد که تو اجازه داري با من چنين حرف بزني و چنين عمل کني. در واقع ميخواهم به زبان ساده بگويم بايد مهارت زندگي را به جوانها ياد داد تا آنها بتوانند در هر شرايطي خوب زندگي کنند. ما ميتوانيم با رعايت برخي شرايط در کنار خانواده همسر باشيم اما کاملا مستقل زندگي خصوصي خود را داشته باشيم. اصل اول مرزداري است. مرزداري يعني اينکه شما اطلاعات زندگي خود را براي خودت نگه داري. اگر نتواني حفظ اطلاعات کني و راز شخصي بين خود و همسرت را به مادر و پدر خودت يا همسرت بگويي، در واقع به آنها اجازه دادهاي به حريم شخصيات و مرز تو وارد شوند. اگر با هم راجع به موضوعي بحث ميکنيد و اختلافنظر داريد لزومي ندارد صداي شما آنقدر بالا باشد که همسايهتان آن را بشنود. شما و همسايهتان که در اينجا پدر و مادر شما هستند، بايد حق و حقوق يکديگر را رعايت کنيد و به اصل مرزداري پايبند باشيد تا بتوانيد کنار هم خوب زندگي کنيد.
سلامت: اما فکر نميکنم در عمل بتوان اين موضوع را رعايت کرد. خيلي از جوانهايي که در اين شرايط زندگي ميکنند، ميگويند مادرشوهرم رفتوآمدهايم را بررسي ميکند و ميپرسد کجا ميروي. در اين شرايط چه بايد کرد؟
بايد با لحن خوب و با احترام به شکل مناسب حفظ اطلاعات کرد. دادن افکار منفي در اين شرايط خيلي دردسرساز ميشود. تصور کن او مادر خود توست و اين پرسشها به دليل کنجکاوي يا فضولي نيست و صرفا از روي نگراني است. پس با لحني خوب بگو «مامان جون نگران نباش زود برميگردم.» لزومي ندارد بگويي دارم به خريد ميروم يا به هر جاي ديگر. اين اطلاعات دادن اضافي پيامد به بار ميآورد. اما خوب است تماس بگيري و بگويي: «مامان جون من الان ميدان ترهبار هستم خريد داري يا چيزي لازم داري؟!» بايد با لحن خوب به اين مادر نگران آرامش داد. اگر با هم داريد بيرون ميرويد لزومي ندارد به پدر و مادر بگوييد کجا ميرويد و چه ميکنيد اما بايد نگراني آنها را به آرامش بدل کنيد. اينطوري: «مامان جون ما داريم ميريم بيرون، هنوز برنامهمان مشخص نيست. بهتون زنگ ميزنيم. گفتيم خبر بديم نگران نشويد که ما نيستيم. کاري ندارين؟!»
سلامت: يک بدي ديگر هم اين است که توقع دارند هر مهماني که به خانهشان ميآيد عروس و داماد جديد هم بيايند و اين يعني عدم استقلال در برنامه زندگيات.
اگر سنگ بناي رابطه مبتني بر محبت باشد و مرزداري هر خانواده رعايت شود، آنها ميدانند بزرگترها رفتوآمد دارند و اهل بروبيا هستند ولي جوانها دوست دارند به خلوت خصوصي خود بپردازند و چنين درخواستي مطرح نميشود. اگر هم شد، خوب است شما احترام پدر و مادرتان را داشته باشيد و با لحن مناسب بگوييد خودمان برنامه داريم و بعد از شام يک سري به شما خواهيم زد. سعي کنيد هفتهاي يک بار چنين برنامههايي بگذاريد وگرنه حريم خصوصيتان تهديد ميشود.
منبع : هفته نامه سلامت
نویسنده : الهه رضائیان